گرایش مهندسی مديريت ساخت يكي از پر طرافدارترين گرايش هاي مهندسي عمران در سال هاي اخير بوده است.اين رشته به دنبال رفع مشكلات مديريتي در پروژه هاي عمراني است. همانطور كه ميدانيد اساسي ترين بخش پروژه هاي عمراني به دليل پيچيدگي و وجود چندين اكيپ اجرايي مختلف به صورت همزمان، مديريت نمودن و برنامه ريزي نمودن آن هاست.گرايش مهندسي مديريت ساخت در رشته عمران و مهندسي مديريت پروژه در رشته معماری اغلب به دنبال خلاهاي مديريتي و برنامه ريزي مي باشند.اين رشته برخلاف رشته عمران لازم به پاس كردن دروس تحليلي و محاسبات سازه اي ندارد . مديريت ساخت رشته اي است بين رشته اي براي ايجاد مديران با ديد اجرايي براي حل مشكلات پروژه هاي عمراني مي باشد. مهم ترين مشكل كشور ما در بخش مديريت كردن است.بسياري از پروژه هاي ما خوب طراحي مي شود ،خوب هم تحليل مي شود ولي خوب مديريت و اجرا نمي شود. مثال اين مشكلات همه وضعيت پروژه هاي بزرگ و كوچك كشور و ناتمام ماندن آن ها مي باشد. در ادامه به ويدئو آشنايي بيشتر اين رشته پرداخته شده است.
رشته مهندسی مدیریت ساخت عمران به علت مشکلات متعدد مدیریتی در پروژه‌های عمرانی به دلیل پیچیدگی این پروژه‌ها شکل گرفت. رشته مهندسی مدیریت ساخت یکی از گرایش‌های رشته‌ی مهندسی عمران در کارشناسی ارشد است. هدف اصلی رشته مدیریت ساخت بهبود وضعیت بهره‌وری پروژه‌های عمرانی، برنامه‌ریزی و تمام مشکلات ناشی از عدم مدیریت است. تفاوت این مهندسان با دیگر گرایش‌های عمران برطرف نمودن مشکلات برنامه‌ریزی و سیاست‌های نادرست مدیران در پروژه و کارگاه‌های عمرانی است. شاید بپرسید این مشکلات مدیریتی در پروژه‌ها چیست که باعث شده این رشته از پرطرفدارترین گرایش‌های عمران در بین دانشجویان گردد؟ مشکلات مدیریتی در پروژه‌های عمرانی در ایران بسیار متعدد است.
به‌طور مثال عدم اجرای برنامه زمانبندی اولیه در کارگاه‌ها از رایج‌ترین مشکلات مدیریتی و برنامه‌ریزی در پروژه‌های عمرانی بوده است. طبق آماری که از پیمانکاران، مشاوران و کارفرماها گرفته‌شده است، برنامه زمانبندی در پروژه به امری نمادین در کارگاه تبدیل‌شده است؛ اما دلیل آن چیست؟ همانطور که می‌دانید در سال‌های اخیر مهندسان متوجه شدند که باید برای فعالیت‌های خود در کارگاه باید برنامه داشته باشند. اغلب مهندسان صنایع با یادگیری نرم‌افزار Msp به نوشتن برنامه زمانبندی در پروژه‌های عمرانی پرداختند که عدم موفقیت این برنامه‌ها به علت عدم تخصص فرد برنامه‌ریز در پروژه‌های عمرانی موجب عدم اجرایی شدن این برنامه‌های زمانبندی موجب گردید است. مهندسین مدیریت ساخت می‌بایست با توجه به علم مدیریتی خود که می‌بایست آموزش ببینند به برنامه‌ریزی، کنترل فعالیت‌ها در حین پروژه و ارائه راه‌کارهای ضروری جهت اجرای برنامه بپردازند.
یکی از چیزهایی که در بحث مدیریت ساخت و مدیریت پروژه اهمیت دارد این است که اهمیت این رشته دقیقا چی هست؟ رشته مدیریت ساخت از این نظر مهم است که هزینه های ما در پروژه ها باید کنترل بشود ، نیروی انسانی و حوادث ما باید کنترل بشود ، زمانبندی ما در پروژه های عمرانی باید کنترل بشود. شما در پروژه های عمرانی با گروه های مختلفی در ارتباط هستید ، نحوه ارتباط و صحبت کردن با نیروی انسانی خیلی مهمه ، بودجه بندی خیلی مهمه و هرچیزی بودجه خاص خودش را دارد و شما باید مدیریت کنید که پروژه متوقف نشود و هرچیزی درست انجام شود و همه ی این ها مربوط می شود به مدیریت ساخت. شما هرچقدر هزینه کنید برای استخدام یک مدیر پروژه باز هم به صرفه است چون آن مدیر با برنامه ریزی و مدیریت صحیح پروژه می تواند حتی پنج برابر آن هزینه را به پروژه برگرداند ، یک مهندس مدیریت ساخت می تواند خیلی روی یک پروژه تاثیر بگذارد و ما واقعا نیاز داریم در پروژه های عمرانی به یک مهندس مدیریت ساخت! یک مهندس مدیریت ساخت باید مهارت های مختلفی را بیاموزد تا بتواند در این گرایش موفق گردد و این آموزش ها را دانشگاه به دانشجو نمی آموزد و شما باید با آموزش، خواندن مقالات و سپس عملی نمودن آن در خود کارگاه قابل بررسی است و شما فقط با دانستن و خواندن های بسیار هم نمی توانید در این شغل موفق شوید و نیازمند کار عملی و اجرایی و پیاده سازی مدیریت در کارگاه است. گاها دانشجوها به دنبال معجزه هستند تا بتوانند در رشته خود موفق شوند ولی اصلا این رشته نیز مانند رشته های دیگر نیست که بتوانید فقط با علم و بدون اجرایی کردن آن موفق شوید. در این رشته باید ارتباطات و مدیریت کردن با افراد را بلد باشید و بتوانید در شرایط بحران ایده های کاربردی بدهید. واقعا جای تعجب است که بعضی از دانشجویان رشته مدیریت ساخت در دانشگاه های کشور موضوعات سازه ای مربوط به بتن و غیره برمی دارند در حالی که رشته های دیگر سازه، زلزله و غیره این کار را انجام می دهند و شما آمده اید که در این گرایش بتوانید مدیریت کنید. هدف اصلی از این رشته چیست؟
هدف اصلی گرایش مهندسی مديريت ساخت، پرورش مدیران کاربلد در صنعت ساخت است و اگر خواهان پیشرفت در پروژه های عمرانی و پیشرفت کشور باشیم ما نیازمند تربیت مدیران برای برنامه ریزی، اجرا و نظم در صنعت ساخت است. کشور ما در حال حاضر نیاز به طراحان سازه و معماری ندارد و کمبود مدیر در کشور ما بیداد می کند پس یاد بگیرید دانشجویانی بر پایه علم مدیریت ایجاد کنیم. سیستم صنعت ساخت کشورهای پیشرفته مانند آمریکا، کانادا، استرالیا و کشورهای پیشرفته اروپا هرچه زودتر به سمت تربیت مدیران رفته اند تا بتوانند در پروژه های خود موفق شوند. در کشور ما حتی برنامه های خوبی وجود دارد که عملی نمی شود چرا؟ چون تربیت مدیران نیازمند مهارت های بسیاری دارد که باید یک دانشجو مدیریت ساخت آن را بیاموزد. لازم نیست همه آن ها را در دانشگاه تربیت شویم و خیلی از آن ها را باید دانشجو مدیریت ساخت با خواندن و افزایش مهارت های عملی خود در اجرا در خود ایجاد کند. یک مدیر از شکم مادرش مدیر نمی شود بلکه مهارت های مدیریت را باید آموزش دید باید از تجربه پیمانکاران قدیمی و سنتی استفاده کرد و اشتباهات آن ها را در مدیریت تصحیح کرد تا بتوانیم راه را به سمت موفقیت برد. باید از تجربه عوامل پروژه از میزان سواد افراد تحصیل کرده کاربلد در کنار هم استفاده کرد و ما نباید افرادی را در این چرخه و سیستم حذف کنیم و یک مدیر می تواند آن ها را در جای مناسب با هم ترکیب کند تا بتواند یک پروژه عمرانی موفق گردد. وقتی یک پروژه طبق برنامه جلو نرود آن پروژه موفق نبوده است! اگر یک پروژه در مدت زمان مشخص خود تمام نشود اگر دو برابر هزینه اولیه تمام شود موفق آمیز نبوده است . در رشته مدیریت ساخت این مشکلات را به راحتی می توان حل کرد فقط دانشجویان رشته مدیریت ساخت را آگاه کنیم.
مقالات مشابه با این مقاله:
نوشته شده توسط مهندس مهرداد حمصیان
